«لیان کندی» پلیس تازهکاری است که به شهر «راکونسیتی» اعزام شده تا کار خود را در دفتر پلیس این شهر شروع کند. در همین زمان «کلر ردفیلد» دیگر قهرمان داستان با سفر به راکونسیتی در جست و جو برادرش «کریس ردفیلد» است.
زمین و زمان دست در دست هم میدهند تا این دو شخصیت در پمب بنزینی نزدیک به راکونسیتی با یکدیگر و در شرایطی که مورد حمله زامبیها قرارگرفتهاند، آشنا گردیده و در ماجراجویی خود در این شهر نفرین شده، همراه شوند.
هر چند با توجه به حمله زامبیها، اوضاع به خوبی پیش نمیرود و در ادامه این دو شخصیت مسیرشان از هم جدا شده و حالا هر کدام از آنها در قسمتی ازراکونسیتی که مورد حمله زامبیها قرار گرفته، سفر خود را برای بقا و یافتن منشا به وجود آمدن زامبیها شروع میکنند.